جناب آقای روحانی ریاست محترم جمهوری
سلام علیکم با تشکر از شما از ارائه گزارش 100 روز گذشته که بصورت زنده از رادیو سراسری و شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
جناب آقای روحانی
من نه سرهنگم و نه یک حقوقدان.
ریاضی دان هم نیستم.
لیکن از پدر مرحومم که سواد خواندن و نوشتن هم نداشت نیک یاد گرفته ام زمان در عرف عامه مردم عبارت است از : گذشته حال و آینده . در بین عوام الناس زمان شاه هم بدان اضافه شده است.
همچنین 100 روز گذشته هم مدت زمانی است که از گذشته نزدیک شروع شده و به همین دیروز یا پریروز ختم شده است.
لذا میخواستم در همین ابتدای عریضه ام یاد آوری کنم که صد روز گذشته مدت زمان 8 سال گذشته را شامل نمیشود.( البته ببخشید من اینجوری میفهمم )
ثانیا قول و قرار شما ارائه گزارش عملکرد دولت در یکصد روز گذشته بود نه ارائه عملکرد دولت آقای احمدی نژاد اگر جسارتی نیست بگذارید این گزارش عملکرد در دولت نهم و دهم صرفا توسط خود ایشان و دولتمردان ایشان ارائه شود.
مطلب سومی که میخواستم تذکر بدهم این است که ( البته این را از فرمایشات شما عاریت گرفته ام و الا اعتقاد شخص خودم نیست ) شما که بارها و بارها چه در ایام تبلیغات انتخابات و چه در همین ارائه باصطلاح عملکرد یکصد روزه اذعان داشته و خود را حقوقدان قلمداد کرده اید میخواستم به شما که خود را حقوقدان میدانید یادآوری بکنم که فرق است بین حقوقدان و قاضی.
( این را از مادر بیسوادم یاد گرفته ام )
متاسفانه با احترامی که به شخص جنابعالی و شعارهای ظاهرا خوبتان در ایام انتخابات قائل هستم شما در یک تریبون رسمی در حضور سه تن از مجریان نه چندان گمنام صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بر کرسی قضاوتی تکیه زده بودید که در آن متهم ردیف اول ( شخص آقای احمدی نژاد ) غائب بوده و دادگاه بدون حضور شاکی یا شاکیان احتمالی و بدون حضور شاهد ( البته این نقیصه را بر من سرتا پا خطا ببخشید که حضور ذات اقدس باریتعالی را در همین مجال فراموش کرده ام ) تشکیل و شما هم بعنوان قاضی هم محاکمه و قضاوت کردید و هم حکم صادر کردید و از لایحه دفاعی متهم ردیف اول هم خبری نبود.
البته این جسارتها بمن نیامده و جسارت امر بمعروف و نهی از منکر را هم ندارم اما از آنجائی که خودتان در شعارهایتان و هم در جلسه محاکمه دیشب تان اجازه انتقاد از دولت و شخص خودتان را دادید این عریضه را تقدیم کردم و الا ما را با انتقاد و سیاست و دست اندازی به امور بزرگان چه کار است ؟
از عملکرد یکصد روزه تان هم همینقدر فهمیدم که دولت تدبیر و امید تصمیم گرفته است که در مدارس ( به گمانم در دوره ابتدائی و الا اگر صندوق خزانه دولت خالی نبود به مدارس راهنمائی و دبیرستانها هم قسمت میشد) شیر توزیع کند و دو وعده هم بن ارزاق یا کالای اساسی در بین افراد کم درآمد یا کارمندان دولت توزیع خواهد نمود ( البته این شک از من است و الا شما یکی از این طایفه را صریحا اعلام کردید ).
میخواستم یک سوال بکنم تدبیر یا تدابیر دولت تدبیر و امید همین دو تا هست یا تدابیر بیشتری به این مردم فهیم و انقلابی مبذول خواهید فرمود؟
در خصوص کارهای فرهنگی هم گزارش دادید که دولت تدبیر و امید اراده کرده که در کارهای فرهنگی دخالت نکرده و با همه آشتی خواهد کرد و هرکس هر چی خواست میتواند بنویسد و هرکس هرچیزی خواست میتواند درست بکند (منظورم فیلم و محصولات فرهنگی دیگر است ) و بهترین فیلتر هم فیلتر مردم فهیم کشورمان است و بس.
آقای رئیس جمهور
حتما یادتان میآید در دوره اصلاحات که آقای خاتمی بر اریکه اصلاحات تکیه کرده بود و او هم زنده باد مخالف من میگفت و تحمل وآشتی با ملت شعار او بود مقام معظم رهبری مدظله العالی چه دل پر خونی از بعضی از مطبوعه چی ها بعنوان پایگاههای دشمن داشت؟ یادتان اصلا هست؟
یادتان هست در آن زمان هم عده ای از دولتمردان اصلاحات دستشان را در بده بستانهای سیاسی با تروئیکای اروپائی بالابردند و غنی سازی را در کوزه ای گداشته و درشان را بستند .
ظاهرا امر بر این دایر است که هرکسی شعار اصلاحات و تدبیر و امید و آشتی با ملت و آشتی با دنیا میدهد باید دست هایش را به علامت اثبات حسن نیت و باقی ماندن بعنوان قهرمانی در تاریخ بالا ببرد .
آقای رئیس جمهور جناب آقای روحانی
همین امروز یک روستائی ( نام و مشخصات و اسم روستا و کل هویتش قابل ارائه هست) میگفت:
این که چند هفته ای است که شعار بدهی های دولت آقای احمدی نژاد و صندوق خالی خزانه دم و ساعت از رسانه ها و تریبونهای رسمی در حال پخش شدن است نه بخاطر محکوم کردن دولت ماضی و نه بخاطر توجیه عدم توانائی دولت فعلی است بلکه ( خواهش میکنم توجه بیشتری بکنید و به فهم و درک و شعور روستائیان ما غبطه بخورید ) بخاطر این است و تدبیر دولت تدبیر و امید این است وقتی با دولتهای استکباری و بخصوص 1+5 در پشت میزهای مذاکره به تفاهم رسیدیم ( البته من این تفاهم را بعید میدانم و آینده نه چندان دور بر این نظر من صحه خواهد گذاشت ) و پولهای بلوکه شده و غصب شده ایران و همچنین مطالبات مالی و اقتصادی مان به کشورمان سرازیر شده و مطالبات و انتظارات بحق مردم ( همانهائی که داغ آنها را همه به سینه میزنیم ) افزایش پیدا کرد دولت برای این پولهای (ظاهرا باد آورده ) چاله کنده و در مقابل مردم و خواسته های بحق مردم که انتظار دارند گشایشی در معیشت و رفاه و آسایش مردم حاصل شده و مردم به نان و نوائی برسند از هم اینک جواب حاضر و آماده ای هست که بعله !! این پولها چی شد ؟؟؟؟؟؟؟ نمدانید ؟ بدانید که که خرج بدهیها و تعهداتی شد که دولت آقای احمدی نژاد در سفرهای استانی و پروژه های مهر و پروژه های عمرانی غیر ضروری بالا آورده بود و ...
آقای روحانی
مردم ما مردم دویست سیصد سال گذشته نیستند.
مردم ما در عصر انفحار اطلاعات بسر میبرند.
مردم ما با هوشتر از آن هستند که تصور شوند.
انتظار ما و همه این است که یکبار حداقل خودتان گزارش خودتان را مرور کنید مخصوصا آن قسمتهائی که اعداد و ارقام میدادید و چند دقیقه بعد میخواستید همان اعداد و ارقام را دوباره تکرار کنید و اعداد پیش گفته را از مجریان صدا و سیما میپرسیدید .
واقعا این اطلاعات و آمار اطلاعات و آمار واقعی بود ؟ یا اطلاعات و آمار خلق الساعه بود ؟
من یقین دارم که عمر این دولت هم با هر نامی که باشد روزی بسر خواهد رسید و دولت دیگری هم گزارش یکصد روزه ای را ارائه خواهد کرد.
آیا حال و روز آن روزتان را میتوانید تصور کنید؟
آقای رئیس جمهور یادتان باشد تاریخ در پهنه جغرافیا همیشه در حال تکرار است ولی ...
اصلا بماند.
ششم آذر سال 92 تبریز علی قدسی
سایت هاشمی رفسنجانی با انتشار خاطره ای از از کتاب "صراحت نامه" از قول هاشمی رفسنجانی نوشت: آیت الله هاشمی رفسنجانی همچنین با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بعمل آمده در این خصوص تاکید میکند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم و آنها را مفید نمیدانم.»
«انشاءاللّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به هم? عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
اینکه در شرایطی خاص امروز اکبر هاشمی متوسل به جلساتی با حضرت امام(ره) و یا مکاتبات و یا خواب شود که فقط حضرت امام که رضوان الهی خبر دارند و تنها اقای هاشمی آنجا بودند! موضوعی روشن است که مورد تایید هیچ انسان منصف آگاه و امام شناس نیست . بنابراین بهترین شاخص برای فهمیدن حق یا باطل بودن این ادعا ها رجوع به وصیت نامه و سخنان بی نقص خود حضرت امام خمینی (قدس سره) است.
* ایشان در وصیت نامه الهی سیاسی خود فرموده اند:
"اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم."
گفت: رئیس شورای شهر به یکی از اعضای این شورا گفته است خائن!
گفتم: چرا؟!... یعنی در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 شرکت داشته است؟!
گفت: نه بابا!
گفتم: پس حتماً به خاطر اینکه از کمک مالی ملکعبدالله سعودی سهم گرفته! یا روز قدس سال 88 به نفع اسرائیل شعار داده! یا مسجد آتش زده! یا شریک جرم فتنهگران در وطنفروشی و آدمکشی و پاره کردن عکس امام(ره) و اهانت به عاشورا و دهها جنایت دیگر بوده؟!
گفت: ای عوام! این جنایتها را که خود مدعیان اصلاحات مرتکب شده بودند.
گفتم: پس چرا مسجدجامعی به ایشان گفته است خائن؟!
گفت: برای این که در انتخاب شهردار تهران به قالیباف رأی داده بود.
گفتم: تازه این اول اعتدال است!... آدم خیلی چاق و فربهای در صندلی عقب تاکسی نشسته بود. شخص دیگری که کنار او نشسته و از فشار مچاله شده بود از او پرسید؛ ببخشید! اسم شما چیه؟! یارو جواب داد؛ کوچیک شما بهرام! و طرف گفت خدا را هزار مرتبه شکر! بزرگ بشی چی میشی؟!
گفت: بابا ایول! به این آقای زیباکلام. اظهارات ضد و نقیض ایشان در محافل سیاسی به جوک تبدیل شده است.
گفتم: همین که آقای زیباکلام با اظهارات خود باعث خنده مردم میشود و ملت را شاد میکند، خدمت بزرگی است که باید از آن قدردانی کرد.
گفت: دو هفته قبل از انتخابات میگفت روحانی اصلا اصلاحطلب نیست و حداکثر 2 میلیون رأی دارد و حالا میگوید پیروزی روحانی پیروزی اصلاحطلبان است!
گفتم: هنگام محاکمه متهمان فساد 3 هزار میلیارد تومانی بانکی میگفت؛ این چه برنامه اقتصادی است که چنین فساد کلانی را باعث میشود و بعد از محاکمه متهمان از متهم اصلی به عنوان یک فرد کارآفرین و نابغه یاد کرد که باید تشویق شود!
گفت: حالا چه نیازی دارد که هر روز به یک رنگ درمیآید و اینهمه ضد و نقیض حرف میزند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! طرف در یک اتاق دایرهایشکل دور خودش میچرخید. پرسیدند، چرا دور خودت میچرخی؟ گفت؛ بهم گفتهاند یک گوشه پیدا کن و بشین ولی هرچه میگردم، گوشهای پیدا نمیکنم؟!
عناوین یادداشتهای وبلاگ